محل تبلیغات شما
خودمو نگه داشته بودم كه گريه نكنم، خودمو نگه داشته بودم كه قوی باشم، هر دم های عميق ميكشيدم و تو بازدم هام نميتونستم بغضمو بخورم. زندگی سخت بود؟ يا سختش گرفته بودم؟ همه چي اونقدر كه تو فكر ميكردی آسون بود يا همونقدری كه من فكر ميكردم آسون ميگرفتی. تو صدات از عصبانيت ميلرزه و من فقط تو ذهنم ميخونم " راضي نشم حتی يه بار دليل آشوبت بشم"، تو حرف ميزنی و من ميفهمم كه آروم نيستی، ميفهمم كه مثل هميشه نيستي و اگه همه ش برای من نباشه، بيشترش از غمِ منه. از خودم بدم به تو؟ تو كه همه ی منی، همه ش ميگم بهم وصلی اما تو خود منی، يكی شدم باهات، ميدونم لحنتو حتی از پشت صفحه های كيبرد. چيكار كردم باهات؟ چه دوست داشتنی بود كه حالت رو نتونستم خوب كنم؟ چه علاقه اي بود كه نتونستم آرومت كنم؟ بيچارهِ دلِ بيچاره ی من. 
خودم رو تو همه ی اين مدت نگه داشته بودم كه براي دليلی كه الان گريه ميكنم، گريه نكنم. ميدونی آدم واسه خيلی چيزا گريه ميكنه اما خودشو نگه ميداره واسه اون چيزی كه گريه دار تره، واسه اون ضربه ای كه محكم تر بهش خورده، واسه همون چيزی كه هيچوقت نميخواسته باورش كنه، اون گريه اصليه وگرنه بقيه ش كه بازی اشک ها روی گونه ست، خالی كردن غمه و سبك شدنه. گريه ی واقعی بعد از غمش غم مياد و وسط شاد ترين لحظه هاتت چشماتو تر ميكنه. 
خودمو نگه داشته بودم حتی موقعی كه حقيقت رو توی صورتم تف شد، پاكش كردم و خنديدم. من همه ی مسائل غير مهم جهان رو مهم ميكردم تا اونی مهم ترين/ غم انگيز ترين بود رو نبينم. بعد يه روز به تو بگم كه ببين تو فقط ناراحت ميشی و اون منم كه بايد تحملش كنم، كه ناراحتيه تو رو از ناراحتی خودم به دوش بكشم. ميدوني كه همه چيز رو كه تحمل كنم چيزي رو كه از توئه به دوش ميكشم حتي ناراحتيتو. 
من خودمو نگه داشته بودم دقيقا عين اين همه مدت، مدتی كه اگه با روز بشماريش كمه اما اگه با دل انگار هزار سال زندگی كردنه، انگار هزار روزه، انگار هزار بار دوستت دارم گفتن و شنيدنه، انگار ريشه ی يه درخت چند هزار ساله ست، من ريشه كردم و تبر دست توئه، هر موقع كه اراده كنی ميتونی بزنی و من هيچ نميگم، چون دستات حتی به تبر هم اگه منو نوازش كنه من حالم امروز نه برای تمام عمر خوبه.

 

 

پ ن : 

درگیر اتفاق جدیدی نمی شود
قلبی که سالهاست به یادت تپیده است
با هردو دست خود به گلو چنگ میزند
یک بغض لعنتی که به اینجا رسیده است

وقتی به من فکر میکنی حس میکنم از راه دور ...

آزرده دل از کوی تو رفتم ....

یه روز پاییز ..... بهت میرسم دوباره....

كه ,تو ,رو ,گريه ,ی ,داشته ,داشته بودم ,نگه داشته ,خودمو نگه ,همه ی ,و من

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بارسلونا